--! code By --> <--! code By -->
اسرار ازل را نه تو داني و نه من، وين حرف معما نه تو خواني و نه من؛ هست از پس پرده گفتگوي من و تو، چون پرده برافتد، نه تو ماني و نه من. *** آنانكه ز پيش رفتهاند اي ساقي، در خاك غرور خفتهاند اي ساقي، رو باده خور و حقيقت از من بشنو: باد است هر آنچه گفتهاند اي ساقي. *** عمرت تا كي بخودپرستي گذرد، يا در پي نيستي و هستي گذرد؛ مي خور كه چنين عمر كه غم در پي اوست آن به كه بخواب يا بمستي گذرد. *** دوران جهان بي مي و ساقي هيچ است، بي زمزمه ناي عراقي هيچ است؛ هرچند در احوال جهان مينگرم، حاصل همه عشرت است و باقي هيچ است. *** لب بر لب كوزه بردم از غايت آز، تا زو طلبم واسطه عمر دراز، لب بر لب من نهاد و ميگفت بر از: مي خور، كه بدين جهان نميآيي باز! *** تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه؛ وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه، پر كن قدح باده، كه معلومم نيست كاين دم كه فرو برم برآرم يا نه. *** با باده نشين كه ملك محمود اينست، وز چنگ شنو، كه لحن داوود اينست؛ از آمده و رفته دگر ياد مكن، حالي خوش باش، زانكه مقصود اين است. *** از آمدن بهار و از رفتن دي، اوراق وجود ما همي گردد طي؛ مي خور، مخور اندوه كه گفته است حكيم: غمهاي جهان چو زهر و ترياقش مي. *** اي دوست بيا تا غم فردا نخوريم، وين يكدم عمر را غنيمت شمريم؛ فردا كه ازين دير كهن در گذريم با هفت هزار سالگان سر بسريم رباعيات خيام را مي توانيد از كتابخانه شلم شوربا دانلود كنيد.