--! code By --> <--! code By -->
ساسانيان
پيروزي خاندان «ارشك» و به تاج و تخت رسيدن دودمان پارتي بمنزلهي پيروزي ايرانيان شمالي بر ايرانيان جنوبي و به عبارت ديگر چادرنشينان و صحراگردان بر شهرنشينان بود.(83) !!!
حاكميت اشكانيان پنج سده دوام يافت، تا آنكه در زمان حكومت «اردوان پنجم» (213 تا 227ميلادي) يكي از نجيبزادگان پارس به نام «اردشير اول» پسر پاپك، روحاني بزرگ آتشكدهي «استخر» كه پدر و نياكانش پيشوايان روحانيت پارس بودند، درفش مخالفت عليهي دولت پارت را بلند كرد و سلسلهاي را بنيان گذارد كه به نام جد بزرگ او «ساسان» به سلسلهي ساساني شهرت يافت. از آن پس سلطنت به دست سلسلهاي از شاهان محلي پارس افتاد كه خود را وارث هخامنشيان معرفي ميكردند و در صدد زنده كردن و تجديد حيات فرهنگي ايراني در برابر فرهنگ يونانيمآب پارتها بودند.
اردشير در آغاز برادر و تمام رقباي محلي خود را از ميان برداشت و پس از ايجاد وحدت در ايالت پارس، اصفهان و كرمان را نيز ضميمهي قلمرو خود كرد. موفقيتهاي اردشير پاپكان، اردوان پنجم را نگران ساخت و با سپاهي از متحدان پارت بر وي تاخت. در سه جنگ متوالي سپاه پارت از اردشير شكست خورد و با خودكشي اردوان پنجم در شوش سلسلهي اشكانيان به كلي منقرض گرديد. پنج قرن و نيم پس از سقوط هخامنشيان قدرت، دوباره بدست قوم پارس افتاد و اردشير فرمانرواي كشوري شد كه از فرات تا مرو و از انطاكيه تا سيستان را در بر ميگرفت.
شاپور اول، پس از اردشير زمام امور را بدست گرفت و در آغاز كار به شرق توجه كرد و به مملكت «كوشان» لشكر كشيد و اين سلسله را كه «كانيشكا» آن را تاسيس كرده بود از ميان برداشت. آنگاه رو بسوي غرب آورد و به روميان تاخت و سرانجام امپراتور روم «والريانوس» را با هفتاد هزار لژيون رومي اسير كرد و به ايران آورد و از نيروي آنان در كارهاي عمراني، ساخت عمارات، پلها، سدها و راهها استفادهي بهينه كرد.(84)
چند نقش برجسته در نقش رستم و بيشابور فارس از شاپور به يادگار مانده كه پيروزي او را بر امپراتور روم در حالي كه شاپور سوار بر اسب و والرين در جلو اسب به حالت تضرع زانو بر زمين زده، نشان ميدهند.
جانشينان شاپور حدود 20 پادشاهاند و در ميان آنها دو زن به نامهاي «آذرميدخت» و «پوراندخت» نيز وجود دارند. تا شروع سلطنت خسرو دوم (خسرو پرويز 590 ـ 627 ميلادي) پادشاهي ساساني رو به اقتدار داشت اما پس از اين پادشاه ناآرام و لذتجو به دليل جنگهاي مكرر و بيهوده با غيرايرانيان (انيران) خصوصا روم شرقي (بيزانس) و نيز اتخاذ روشهاي نادرست مملكتداري، سلسلهي ساساني به ضعف و سستي گراييد. تا آنكه با ظهور اسلام، مسلمانان كه به وجود اسلام قدرت يافته بودند به امپراتوري ايران و روم شرقي تاختند و در جنگهاي مكرر كه ميان سپاهيان يزدگرد سوم (632 ـ 651 ميلادي) آخرين شاه ساساني و اعراب مسلمان اتفاق افتاد، پايتخت ساسانيان «تيسفون»(مداين) به اشغال مسلمانان درآمد و راه براي فتح ايران بدست اعراب هموار شد.
هنر ايران ساساني از عناصر هنر بيگانه (هلني و يوناني) چنانكه در عصر اشكانيان معمول بود، بري ميگردد و هنر بيشتر رنگ و بوي ايراني و محلي پيدا ميكند. گرچه از عناصر مثبت هنر ديگر ملل و اقوام نيز سود ميجويد. وجود انواع اشياء و ابزار فلزي، شيشهاي، سفالي، بافتههاي پشمي، كتاني، ابريشمي، تنديسها و گچبريها و ديگر عناصر تزييني معماري همگي از رواج و رونق هنر در دورهي ساساني حكايت دارند.
نقش برجستهها وكتيبههاي برجاي مانده، اسناد مهم تاريخي اين دورهاند. وجود انبوه سكههاي طلا و نقره در دورهي ساساني دلالت بر شكوفايي و رونق اقتصادي ايران در زمان ساسانيان دارد.
يادمانها و مجموعه بناهاي بسياري از اين دوره در داخل و خارج مرزهاي سياسي ايران امروز، بر جاي مانده كه نشان از رواج و اوج معماري و شهرسازي عصر ساساني دارند.
بناها، محوطهها و شهرهاي مهم دورهي ساساني عبارتند از :
1. ويرانههاي شهر تيسفون و طاق كسري (ايوان مداين)
اردشير اول به دلايل سياسي پايتخت خود را از «فيروزآباد» به شهر اشكاني «تيسفون» در مياندورود و در ساحل چپ رودخانهي دجله منتقل كرد. پسر او شاپور اول كاخي بزرگ در اين شهر بنياد گذاشت. معماران ساساني در مركز كاخ طاقي عظيم به بلندي 37 متر و به پهناي 43 متر از آجر برپا داشتند كه به «طاق كسري» يا «ايوان مداين» مشهور گشت. خرابههاي اين طاق عظيم هنوز موجود است و به شهادت عكسهاي قديمي تا سال 1888 ميلادي هر دو جبههي اين طاق سالم بوده و در آن سال به دليل بيتوجهي حكام عثماني قسمت شمالي آن فرو ريخت و فقط خود طاق و يال جنوبي آن هنوز پابرجاست.
2. مجموعهي فيروزآباد فارس
فيروزآباد نخستين شهر و پايتخت ساسانيان پس از استخر است. مجموعهي فيروزآباد مشتمل است بر : شهر پلان مدور «اردشير خوره» يا شهر گور و ميل بلند آجري آن كه به ميل آتش مشهور است (مجموعهي كاخ اردشير اول كه از سنگ لاشه و ساروج ساخته شده و طاق و گنبد آن در زمرهي قديمترين گنبدهاي ايراني است) «قلعه دختر» بر فراز كوهي در نزديكي تنگهي تنگاب واقع شده است. اين قلعه يكي از دژهاي مستحكم ايران بشمار ميرود و احتمالا در زمان سلطنت اردشير اول ساختمان آن آغاز شده و در زمان شاپور اول به اتمام رسيده است
(نقوش برجستهي ساساني مربوط به اردشير اول در تنگ تنگاب فيروزآباد)
3. باستاني بيشابور كازرون
اين شهر بزرگ كه پايتخت شاپور اول ساساني بشمار ميرفته در سال 266 ميلادي براساس نقشهي شهرهاي رومي ساخته شده است و احتمالا اسراي رومي در ساختن آن نقش داشتهاند. كاوشهاي اين شهر باستاني را در سالهاي 1933 تا 1940 ميلادي باستانشناس فرانسوي «رومن گيرشمن» و سپس در سالهاي 1347 تا 1355 خورشيدي، هيات باستانشناسان ايراني به سرپرستي «علياكبر سرفراز» انجام دادند و بخشهايي از شهر از جمله معبد «آناهيتا» و «كاخ والرين» و قسمتي از حصار و برجهاي خارجي شهر و كاخ موزائيك شاپور اول از زير خاك بيرون آمد.
به فاصلهي 400 متري شمال شهر قديم در داخل تنگ چوگان كه رودخانهي شاپور از آنجا ميگذرد، شش نقش برجسته در دو طرف رودخانه بر بدنهي كوه حجاري شده است كه يكي از آنها به پيروزي شاپور ساساني بر والرين امپراتور روم مربوط است.
در درون غاري بر بالاي يكي از ارتفاعات شمال شرقي شهر «بيشاپور» و به فاصلهي دو ساعت راه (در ساليان اخير) مجسمهي بزرگ تمام قد از شاپور اول ساساني كشف گرديد كه شش متر بلندي و سي تن وزن آن است. بعضي تصور كردهاند كه چون اين غار مدفن شاپور اول بوده، مجسمهسازان هنرمند آن را بعنوان يادمان شاپور در اين غار ساخته و نصب كردهاند.
4. آثار ساساني داراب گرد (دارابجرد) فارس
يكي ديگر از شهرهاي باستاني دورهي ساساني فارس، شهر دارابگرد است كه آثاري از ادوار ساساني و اسلامي خصوصا نقش برجستهاي از شاپور اول هنوز در آنجا باقي است.
5. ويرانههاي شهر تاريخي استخر فارس
ويرانههاي شهر هخامنشي ـ ساساني ـ اسلامي استخر به فاصلهي 10 كيلومتري تخت جمشيد در كنار رودخانهي «پلوار» واقع شده است. استخر خاستگاه و موطن اصلي ساسانيان است و پدر و جد اردشير اول موبد و آذربان آتشكدهي استخر بودند. متاسفانه در حال حاضر شهر تاريخي استخر به كلي ويران شده و زير خاك مدفون گرديده است.
6. تخت سليمان
تخت سليمان در 40 كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب آذربايجان غربي واقع شده است و بقاياي يكي از سه آتشكدهي معروف و بزرگ زمان ساسانيان يعني آتشكدهي «آذرگشنسب» و عمارات و كاخهاي اواخر دورهي ساساني (عصر خسرو پرويز) در اطراف درياچهي هميشهي جوشان و خوش منظر آنجا قرار دارد.
تخت سليمان را از سال 1337 تا 1357 باستانشناسان آلماني به سرپرستي پروفسور «رودلف نومان» و دكتر «ديتريش هوف» كاوش كردهاند.(85)
7. طاق بستان
در شش كيلومتري شمال شرقي كرمانشاه و در دامنهي كوه «پرو» چشمهاي است كه احتمالا از زمانهاي بسيار قديم از محل فعلي از دل كوه ميجوشيده است. در كنار اين چشمه دو طاق در كوه كنده شده و تعدادي نقش برجسته در داخل آن دو طاق و يك نقش در بيرون طاقها از عهد ساساني به يادگار مانده است. نقش بيروني مربوط است به مراسم تاجگذاري اردشير دوم كه نماد اهورامزدا حلقهي سلطنت را به او اعطاء ميكند.
داخل طاق بزرگ نقش برجستهي خسروپرويز سوار بر اسب خود «شبديز» حجاري شده و در دو بدنهي طاق شكار خشكي و آبي شاه را به نمايش گذاردهاند و داخل طاق كوچك شاپور دوم (شاپور ذوالاكتاف) و شاپور سوم، فرزندش در حالي كه با دستهاي خود قبضهي شمشيرشان را گرفتهاند، نشان داده شدهاند.
ديگر آثار مهم دورهي ساساني عبارتند از : «قصرشيرين»، «تپه گبري سرپل ذهاب»، «ايوان كرخه»، «حاجي آباد بندرعباس»، «پل شهرستان و محله جي، در اصفهان»، «تپه ميل» ورامين، «كاخ سروستان» فارس، «چال طرخان» شهر ري.
نقش برجستههاي ساساني در ايران عبارتند از : «نقش رستم»، «تنگ تنگاب»، فيروزآباد، «تنگ چوگان»، بيشابور كازرون، «طاق بستان»، كرمانشاه، «دارابگرد» فارس، «نقش رجب»، تخت جمشيد فارس، «خان تختي» سلماس.
كتيبههاي مهم ساساني به قرار زيرند :
كتيبهي شاپور اول بر بدنهي بناي كعبه زرتشت در نقش رستم
كتيبهي پايكولي در كردستان شمالي مرز بين ايران و عراق
كتيبهي طاق بستان
كتيبهي سرمشهد در جنوب كازرون
كتيبهي شاپور اول در حاجيآباد فارس
كتيبهي نقش رجب
كتيبهي پهلوي كوه مقصودآباد تخت جمشيد فارس
كتيبههاي پهلوي بالاي «استودان»هاي كوه رحمت
كتيبهي حاجيآباد
گرمآباد
كتيبه پهلوي تنگ بُراقي