<--! code By --> <--! code By --> جهره شگفت انگيز تاريخ
معرفی وبلاگ
لیدوما یک محوطهٔ باستانی است که در شهرستان ممسنی در استان فارس قرار دارد. لیدوما همچنین نام یکی از شهرهایی است که در نوشته‌های هخامنشی از آن نام برده شده‌است و در راه شاهی بین تخت جمشید و شوش قرار داشته است.
دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1829649
تعداد نوشته ها : 1535
تعداد نظرات : 13
Rss
طراح قالب
GraphistThem274

حسن صباح از ايرانياني بود كه در دوره سلجوقي قيام كرد و از مخالفان سرسخت تسلط اعراب بر ايران بود. مذهب وي و پيروانش اسماعيليه بود كه شاخه‌اي از تشيع است با اين تفاوت كه آنان به هفت امام اعتقاد دارند و امامت را بعد از امام جعفر صادق حق فرزند وي اسماعيل دانسته و او را امام زمان و امام آخر ميدانند. مركز قدرت اينان در مصر بود كه خلفاي فاطمي مصر اين مذهب را در اين كشور رسمي اعلام كرده بودند.

حسن صباح نيز كه اسماعيلي بود به مصر رفت و آنجا با حكيم ناصرخسروقبادياني و خواجه مويد الدين شيرازي ملاقات كرده سپس به ايران آمد و از آنجايي كه كلامي آتشين و پر نفوذ داشت روز بروز بر طرفدارانش افزوده شد. سرانجام توانست برخي از قلاع [1] موجود در ايران بود را تصرف نموده علنا بر ضد ملكشاه سلجوقي و وزيرش خواجه نظام الملك طوسي كه با اسماعيليان شديدا مخالف بود به مبارزه برخيزد و از اين كار دو هدف داشت: هدف اول و اصلي آزاد كردن ايران از زير سلطه اعراب بود و هدف دوم ترويج مذهب اسماعيلي در ايران. شيوه حسن صباح در از بين بردن مخالفان كشتن مستقيم افراد به همراه جانفشاني قاتل (يعني همان چيزي كه امروزه ترور ميناميم) بود. ماموران حسن صباح بسياري از سران سلجوقي را كشتند و اين كار در زمان جانشينان وي از جمله كيابزرگ اميد ادامه پيدا كرد. نهضت آنان نزديك به صد و پنجاه سال ادامه داشت تا اينكه هلاكوخان شعله اين جنبش را كه از درون به فساد كشيده شده بود خاموش كرد و آخرين رهبر آنان را كه ركن الدين خورشاه نام داشت به قتل رسانيد.

مكتب صباح كه به الموتيان نيز شناخته مي‌‌شد، به نام حشيشيون معروف بود. كه ريشهٔ كلمهٔ Assasination در زبان انگليسي نيز از همين مكتب است. اين فرقه اولين سازمان تروريستي شناخته شده در تاريخ بشر است آنها اولين افرادي بودند كه هدف را برتر از وسيله مي‌‌دانستند و به خود اجازه مي‌‌دادند با تظاهر و تزوير به سازمان دشمن نفوذ كنند و به همين خاطر بود كه سالها هيچ ارتشي نزديك الموت هم نشد زيرا كه همواره عوامل الموتيان در ارتش نفوذ كرده و فرماندهان آن را به قتل مي‌‌رساندند. اين فرقه در ده سطح طراحي شده بود و يه افراد در پايين تر سطح گفته مي‌‌شد كه قرآن علاوه بر معناي ظاهري معاني عميق تر و نهفته‌اي نيز دارد. همچنين معروف است كه به آنان مواد مخدر داده مي‌‌شده و آنها را در باغي زيبا در الموت رها مي‌‌كرده‌اند و پس از آن كه هوش خود را باز ميافته‌اند به آنها گفته مي‌‌شده كه آنها بهشت را ديده‌اند و بدين گونه با وعدهٔ بهشت اينان را مريد مي‌‌كردند. در آخرين سطح (امامت) فرد همه چيز را حتي تجربه‌هاي شخصي خويش را تنها در صورتي مي‌‌پذيرد كه عقل بر آن حكم دهد. عقايد بدين حد سخت گيرانه تنها در عده‌اي از انديشه‌هاي بودايي ديده مي‌شود. حسن صبباح عقيده داشت همهٔ افراد توانايي رسيدن به بالاترين سطح را ندارند و لذابيشتر افراد را در رده‌هاي پايين و براي اطاعت از اوامر خويش نگاه مي‌‌داشت. در دوره سينان جانشين صباح، وي دو تن از زيردستانش را دستور داد كه خود را بكشند و آنها خود را از ديوار به پايين پرتاب كردند كه اين واقعه در تاريخ ثبت شده است. بسياري از سازمانهاي زيرزميني مانند Illuminati و Free Masons شيفتهٔ حسن صباح و سازماندهي او بوده اند.

در افسانه‌ها از حسن صباح، خيام و نظام به عنوان سه يار ياد شده است.


دسته ها : مشاهیرایران
شنبه 14 8 1390 4:11 بعد از ظهر
X